تمام هستیام در گرو گذشت زمان است
در خوابوبیداری منتظر ورق خوردن تقویمم
منتظر گذشت ماهها، هفتهها و روزها و ....
چشم دوختهام به حرکت بطی ساعت روی دقیقهها
میدانم آن لحظهی موعد رسیدنی است
لحظهای که زمینی زیر پایم تکان بخورد
و مرا از روی صفری که ایستادهام
پرتاب کند به صفر بعدی